فایدهٔ آیندهپژوهی
اندیشیدن دربارهٔ آینده برای کارها و اقدامات کنونی انسان امری ضروری است. واکنش بدون اندیشیدن به آینده امکانپذیر است، اما کنش امکانپذیر نیست، چرا که عمل نیاز به پیشبینی دارد. بدین ترتیب، تصویرهای آینده (آرمانها، اهداف، مقاصد، امیدها، نگرانیها و آرزوها) پیشرانهای اقدامات فعلی ما هستند. بنابراین آینده امری است که مردم میتوانند آن را با اقدامات هدفمند خود طراحی کرده و شکل دهند. مردم برای آنکه خردمندانه عمل کنند، بایستی نسبت به پیامدهای اقدامات خود و دیگران آگاهی و شناخت کافی داشته باشند.

همچنین واکنشهای دیگران و نیروهایی را که خارج از کنترل آنهاست بررسی کنند. این پیامدها تنها در آینده خود را نشان میدهد. بدین ترتیب، افراد نه تنها میکوشند امور در حال رخ دادن را بفهمند، بلکه میکوشند اموری را که شاید رخ دهد یا بالقوه امکان رخ دادن دارد و یا در شرایط خاصی در آینده اتفاق خواهد افتاد، نیز بشناسند. افراد با بهره بردن از این شناخت حدسی موقعیت کنونی خود را تشخیص داده، کارهایشان را دنبال کرده، از بستر زمان و فضای مادی و اجتماعی میگذرند.
اهمیت آیندهپژوهی
سرعت تغییرات آنچنان سرسامآور است که دیگر نمیتوان با روشهای سنتی با آنها کنار آمد. «اگر با تغییرات همگام نشوید، زیر چرخ عظیم تغییر خرد خواهید شد». امّا آیا امکانی برای آگاهی یافتن از آینده برای ما وجود دارد؟ قطعاً در مورد آینده هیچ چیز یقینی وجود ندارد و این از اصول آغازین آیندهشناسی است. اما اصل دیگری هم وجود دارد که: انسان میتواند در سرنوشت آینده تأثیرگذار باشد. در این میانه دانشی زاده میشود که کوشش میکند با پیشبینی عوامل اثرگذار در تغییرات آینده به صورتی دوگانه، هم مهار تغییرات را در دست گیرد و هم جامعه را برای این تغییرات آماده کند. آینده پژوهی فراتر از پیشبینی است و ادعای پیشگویی هم ندارد. آیندهپژوهی هنر شکل دادن به آیندهاست، به آن شکل که آینده را میخواهیم. کسانی که این دانش را در دست دارند هماکنون هم به آینده جهان به دلخواه خواستهٔ خود، شکل میدهند. میتوان کشورها و جوامعی را دید که نتوانستند خود را با تحوّلات سازگار کنند و از این جهت از هم فروپاشیدند. آنها ذات تغییر را درست نشناختند. آیندهشناسی از این منظر دانش شناخت تغییرات است. شناخت آینده از حیاتیترین علوم مورد نیاز هر انسانی است.
پیشفرضهای آیندهپژوهی
یکی از پیش فرضهای آیندهپژوهی اذعان به وجود گزینههای متعدّد آیندهاست:
° آیندهٔ امکانپذیر: هر چیزی اعم از خوب یا بد، محتمل یا بعید، میتواند در آینده رخ دهد.
° آیندههای رخ دادنی یا محتمل: آنچه به احتمال بسیار زیاد در آینده به وقوع خواهد پیوست (مبتنی بر استمرار روندهای کنونی در آینده).
° آیندههای دلخواه: آنچه بهینه ترین و دلخواه ترین رویداد آینده به شمار میرود.
° هدف: محتمل ساختن آیندههای دلخواه یا ترجیح داده شده است. بدین منظور باید ازآنچه که میخواهیم بیافرینیم تصویری روشن و شفاف در ذهن داشته باشیم (به ویژه از ارزشهایی که میخواهیم بر جوامع آینده حاکم باشند).
° هدف: توجّه به آیندههای ممکنی است که علیرغم تردید در رخ دادنشان، تحقق برخی از آنها اثر بزرگی بر زندگی مردم میگذارد.
رویکردهای آیندهپژوهی
به حکم عقل سلیم مردم از هماکنون باید بدانند که آینده ممکن است آبستن چه پیشامدهایی باشد؛ کدام پیشامدها احتمال وقوع بیشتری دارند؛ و در میان آنها کدامیک از دلخواهینگی بیشتری برخوردار است. بر همین بنیان، سه رویکرد به مطالعهٔ آینده وجود دارد:
° آیندهپژوهی واکاوانه یا تحلیلی، که گاه آیندهپژوهی اکتشافی نیز نامیده میشود؛
° آیندهپژوهی تصویرپرداز؛ و
° آیندهپژوهی هنجاری، که گاه آیندهپژوهی مشارکتی نیز نامیده میشود.
برخی روشهای مورد استفاده در آینده پژوهی
دیده بانی آینده
دلفی
واکاوی روندها
واکاوی پیشرانها
سناریو پردازی
چشم انداز سازی
نقشه راه
پس نگری
مدلسازی
شبیه سازی
ترکیبی از روشهای بالا
دیده بانی آینده Horizon Scanning
دیده بانی در معنای عام عبارت است از زیر نظر داشتن یک زمینه خاص با هدف شناسایی چالشها و فرصتهای آتی موجود در آن زمینه.
دیده بانی افزون بر آینده، برای موضوعاتی که در مجاورت زمانی با پندارشهای (پارادایمهای) کنونی میباشند، نیز انجام میشود.
دیده بانی بویژه برای شناسایی اولیه حوزههای کلیدی جهت انجام ژرف کاوی بعدی و سناریوسازی یا تهیه نقشه راه برای آنها بسیار رویکرد سودمندی است.
دلفی Delphi
دلفی نوعی مشاوره شامل ۲ گامه (مرحله) است. گامه یکم شامل پخش پرسشنامه با هدف جستارش دیدگاههای اولیه از طیف بزرگی از کارشناسان یک حوزهٔ خاص میشود. پاسخها گردآوری و جهت نظرسنجی دوباره برای همه شرکت کنندگان در همه پرسی پس فرستاده میشود.
دیگر پرسشی که از شرکت کنندگان همه پرسی مطرح میشود، خودارزیابی آنهااز سطح صلاحیت خودبرای پاسخ به پرسشها است.
دلفی روش خوبی برای بدست آوردن یک تصویر کلی از چیزهایی است که در یک زمینه خاص از علوم در حال رخ دادن است. ارسال دوباره پرسشنامهها برای شرکت کنندگان نهایتاً باعث میشودکه نوعی اجماع نظر در مورد پیش بینی آینده آن حوزه بدست آید.
لازم به یادآوری است که این روش نیاز به وقت و هزینه زیادی دارد. زیرا ممکن است دفعات رفت و برگشت این پرسشنامهها زیاد شود. در عالم کاربرد با دستیابی به درصد خاصی از اجماع و همرایی (consensus)این چرخه را پایان میدهند.
روندکاوی Trend Analysis
روندها، الگوهای تغییر در چیزهای پراهمیت از دید مشاهده گر هستند که در طول زمان بوقوع میپیوندند.
دیده بانی روندها: نخستین گام در آینده پژوهی، کشف روندهایی است که هم اکنون در جریان هستند.
این روش در حقیقت پیش بینی آینده از روی قرائن و شواهد تاریخی است که تغییرات یک داده در گذشته نشان میدهد.
روندکاوی بویژه برای سنجش کارایی سیاستگذاریها و نمایان ساختن مشکلات در حال ایجاد، سودمندمیباشد.
کاستی عمده این روش، ساده انگاری نهفته در آن است. در عمل، پیش بینی آینده به سادگی و با تعقیب روند گذشته یک داده بندرت امکان پذیر بودهاست. این روش بیشتر برای نگاهبانب از دادههایی با تغییرات آرام همچون ”اطلاعات و آمار سرشماری“ مناسب است.
بهتر است این روش در مورد بررسی آینده موضوعاتی که نسبت به متغیرهای بیرونی، تغییرات فوری و سریع نشان میدهند (نظیر قیمت نفت) صرفاً بهعنوان یک بررسی مقدماتی بکار گرفته شود و از روشهای دیگر آینده پژوهی بهعنوان روش اصلی استفاده شود. یک دوره بحران (که طی آن تعداد گزینههای واکنش محدودتر خواهد بود) میتواند یک مرحله از روندهای تغییر باشد. با توجه به این موضوع، شناسایی هرچه زودتر یک روند میزان انعطاف پذیری سازمان در تعامل با مراحل مختلف روند تغییر را افزایش میدهد.
روشهای عمده شناسایی روندها:
شناسایی رویدادهایی که علیرغم ااحتمال ناچیز وقوع، اثر بسیار شدیدی باقی میگذارند WildCards
رصد منابع اطلاعاتی Scanning
شناسایی پیشرانها Driving Forces
تجزیه و تحلیل پیش رانها Drivers Analysis
برای شناسایی پیشرانهایی که روندهای آتی را شکل میدهند، از این روش بهرهگیری میشود. بااین روش بویژه میتوان تعامل بین پیشرانها را مورد بررسی دقیق قرار داده و بدین طریق پیشرانهایی اصلی که شکل دهنده آینده هستند، را تشخیص داد.
از این روش میتوان بهعنوان مبنایی برای تدوین سناریوها، نقشه راه یا چشم انداز استفاده کرد.
برای سنجش کارایی سیاستهای اتخاذ شده و نیز برای پیش آگهی از مشکلات در حال ایجاد، روش خوبی است.
از چالشهای پیش روی استفاده از این روش، کمی کردن ارتباط بین پیشرانهای مختلف میباشد.
سناریوپردازیScenario
سناریوها تصاویری از آیندههای محتمل هستند. این تصاویر دروناً به هم وابسته هستند.
سناریوها، از اطلاعات مربوط به احتمالات و روندهای متنوع (و بعضاً واگرا)، تصاویری باورپذیر و دروناً سازگار از آینده ایجاد میکنند.
هدف از بکارگیری سناریوها، ایجاد فضایی از ممکنات است که در آن کارایی سیاستهای اتخاذ شده در برابر چالشهای موجود آینده در بوته آزمایش قرار میگیرند. سناریوها همچنین کمک میکنند که هم چالشها و هم فرصتهای بالقوه ولی غیر منتظره شناسایی شوند.
سناریوها باکشف سیستماتیک چالشها و فرصتهای پیش رو، در خدمت تدوین استراتژیها قرارمی گیرند.
سناریوها تنها حدسیات درمورد آینده نیستند. سناریو پردازی کمک میکند تا بیندیشیم چگونه در شرایط محیطی متفاوت آینده، پیروزمندانه به هدایت امور بپردازیم.
تدوین مجموعهای از چندین سناریوی متمایز و مقید کردن ”عدم قطعیت لایتناهی“ به یک حدومرز، برنامه ریزی سیستماتیک برای انجام اقدامهای لازم در سازمان را ممکن میکند. معمولاً ۳ یا ۴ سناریو برای هرآینده پژوهی تهیه میشود.
چشم اندازسازیVisioning
چشم اندازسازی، تجسم و ایجاد تصویری غنی والبته نه چندان دقیق از آیندهاست.
چشم انداز بر خلاف سناریو که رد پا از اکنون به آینده مشهود است، بیشتر شبیه پرش به آیندهاست و لزوماً نمیتوان نحوه تدوین چشم انداز را دید. به همین دلیل اخذ تایید ذینفعان (Stakeholders) برای شروع کار صرفاً بر اساس چشم انداز، کاری مشکل است.
برای مثمر ثمر بودن، چشم انداز باید مقرون به واقعیات و به دور از خیال پردازی باشد.
نقشه راه Road map
نقشه راه، گامهایی را که باید برای نیل به یک هدف برداشت، تعیین میکند. طیف وسیعی از انواع نقشه راه وجود دارد.
به عنوان مثال یک نقشه راه مربوط به تکنولوژی معمولاً شامل ارزیابی از مقولات زیر است:
پیشگام های اجتماعی
پیشگام های علوم مختلف
تکنولوژیها و کاربردهای آنها
نقشه راه به گمانه زنی درکشف محصولات مختلف ممکن در آینده کمک میکند و در عین حال بخشهای کلیدی از علوم مختلف که برای ایجاد این محصولات لازم است، را نیز مشخص میکند.
این روش بویژه برای تعیین فهرست اقدامهای لازم که باید برای ظهور یک فناوری جدید به انجام رسانده شود، بسیار مفید است.
پس نگری Back Casting
پس نگری با تصور آینده مطلوب شروع میشود و سپس با تعیین قدمهای لازم برای افزایش شانس رسیدن به آن آینده ادامه مییابد.
این رویکرد تنها زمانی عملی است که اهداف آینده به روشنی و به دور از هر گونه ابهام تعیین شده با شند. در غیر اینصورت و در جایی که تعدادی اهداف بالقوه متناقض وجود داشته باشند بکارگیری متدولوژی سناریو ارجح است.
مدل سازی Modelling
کاربرد این روش در بررسی آینده یک سیستم و نیز جایی که درکی ازعوامل موثر بر تغییرات سیستم در طول زمان، وجود دارد، میباشد.
این روش ابزار ارزشمندی جهت بررسی یک موضوع پیچیده میباشد و در آن بررسیها بیشتر بر پایه ادراکات افراد صورت میگیرد تا شواهد. درنتیجه استفاده ازاین روش، سنجه ها(Metrics) در اختیار قرار میگیرند. این سنجهها کمک میکنند تا تأثیر نسبی گزینههای مختلف ارزیابی شود ولی در اتکا به سنجههای بدست آمده از مدلها، باید محتاط بود و محدودیتهای آنها را در نظر داشت.
نکته مهم در این روش این است که برای ساختن و کالیبره کردن مدلها، لازم است دادههای خوبی در اختیار باشد.
شبیه سازی Simulation & Gaming
در این رویکرد مثل بازیهای کامپیوتری، از متولیان موضوع خواسته میشود که خود را بهعنوان بازیگران یک سناریو فرض کنند و در مورد واکنشهای خود تصمیم بگیرند. بدین ترتیب این رویکرد روش خوبی برای سیاست گذاران است تا نحوه تأثیر سیاستهای فعلی خود را بر آینده، و میزان کارایی این سیاستها را در دراز مدت، شبیه سازی کنند.
شبیه سازی حتی میتواند در یک مدل کامپیوتری شکل گیرد. با کار کردن با این مدل کامپیوتری، امکان مشاهده تأثیرات تصمیمات بر مجموعهای پیچیده فراهم میشود.
شبیه سازی، روش خوبی برای مفاهمه با طیف وسیعی از مخاطبان در باره ماهیت پیچیده تصمیمات و سیاستها و ایجاد تصویر گستردهای از تأثیراجرای این سیاستها، میباشد.
تصویر موجود در این اسلاید، صفحه نمایش یک شبیه ساز سیلاب را نشان میدهد. این مدل به کاربران اجازه میدهد تأثیرات دراز مدت تصمیمات سرمایهگذاری را بر روی ریسک سیل مشاهده کنند.
ترکیب روشهای مختلف آینده پژوهی
بهترین کار، بهرهگیری از تعداد متنوعی از رویکردهای آینده پژوهی در یک پروژهاست. دیاگرام موجود در این اسلاید، مثالی از چگونگی بکار گیری و ارتباط رویکردهای مختلف آینده پژوهی را با یکدیگر و ترتیب طبیعی استفاده از این تکنیکها را نشان میدهد.
یک مثال ساده برای معرفی رویکردهای مختلف آینده پژوهی
تصور کنید در جایگاه مسئول ناوبری کشتی قرار دارید. هنگامی که مشغول دیده بانی افق مقابل هستید (رصد محیطی)، دو چیز نظر شما را به خود جلب میکند. «یک کوه یخ» و «یک کشتی تدارکاتی» که باید به آن بپیوندید. شما سرعتها و جهتهای محتمل کوه یخ و نیز کشتی تدارکاتی را بررسی میکنید (تجزیه و تحلیل روندها) و اطلاعات حاصله را وارد رایانه کشتی میکنید (مدل سازی). سپس مسیر حرکت را چنان ترسیم میکنید که بجای برخورد با کوه یخ به کشتی تدارکاتی بپیوندید (نقشه راه). در حین انجام تمام این فعالیتها رویای خوردن غذای مطبوع و دیدار با دوستان قدیمی پس از پیوستن به کشتی تدارکاتی را در سر میپرورانید (چشم انداز سازی). متوجه میشوید که سرعتها و جهتهای کوه یخ و کشتی تدارکاتی ممکن است تغییر کند. لذا شروع به بررسی بر روی گزینههای ممکن در خصوص این تغییرات میکنید تا این اطمینان حاصل شود که بیشترین بخت برای پیوستن به کشتی تدارکاتی وجود داشته باشد (سناریو پردازی). علیرغم تمامی این برنامه ریزیها، شما میدانید که احتمال وقوع حادثهای غیر منتظره و برخورد با کوه یخ همچنان وجود دارد. لذا از خدمه کشتی میخواهید که به تمرین تخلیه اظطراری کشتی مبادرت ورزند (Gaming). هنگامی که آنان مشغول به تمرین هستند، شما خود را در موقعیت محتملترین وضعیت کشتی تدارکاتی فرض کرده و مراحل رسیدن به این وضعیت نهایی را ترسیم میکنید. (پس نگری Back casting)
از دیدگاه آیندهپژوهان
اگر بخواهیم انسان خوبی باشیم، ناگزیر باید آیندهپژوه باشیم. از منظر آزادی انسان، تصور آیندههای گوناگون و سپس انتخاب میان آنها موضوع بسیار حائز اهمیتی است. عکس این مدعا هم درست است. برای اینکه آیندهپژوه خوبی باشیم، باید بخواهیم که انسان خوبی باشیم، و به عبارت دیگر، نگران رفاه و سعادت دیگران باشیم. در این راستا لازم است بصیرت افراد نسبت به آینده به دانشی فراتر از اینکه «آینده چه هست؟» و حتی فراتر از اینکه «چه میتواند باشد؟» مجهز شود. جان کلام، این بصیرت باید به احساسی از اینکه «آینده چه باید باشد؟» مسلح گردد.
ریچارد. ای. اسلاتر (بنیانگذار مرکز مطالعات آینده استرالیا):
در قرن بیست و یکم بایستی تفکر آیندهنگرانه رواج یافته و مورد پذیرش همگانی قرار گیرد؛ درست همانطور که تفکر دربارهٔ گذشته و حال چنین شدهاست. در غیر اینصورت مطمئناً راه دشواری را در پیش رو خواهیم داشت.
آینده زمین
آیندهٔ بیولوژیکی و زمینشناسی کره زمین را میتوان براساس تخمینی از اثرات بلندمدت بررسی کرد که شامل، شیمی در سطح زمین، میزان خنککنندهٔ داخل سیاره، فعل و انفعالات گرانشی با اشیاء دیگر در منظومه شمسی و افزایش مداوم در درخشش خورشید میباشند. عامل نامشخصی در این برونیابی نفوذ مداوم تکنولوژی توسط انسان، مانند مهندسی زمینی vاست، که باعث تغییرات قابل توجهی به این سیاره میشود. در حال حاضر انقراض و بحران هولوسن توسط تکنولوژی ایجاد شدهاست و اثرات آن میتواند تا پنج میلیون سال باقی بماند.تکنولوژی میتواند حتی باعث انقراض انسانها شود، و زمین را به تدریج با سرعتی آهسته از طریق فرایندهای طبیعی در مدتی طولانی به حالتهای اولیهاش بازگرداند.گروهی از دانشمندان پیشبینی کردهاند که میانگین دمای جهان میتواند تا سال ۲۱۰۰ میلادی به میزان ۲ تا ۱۱ درجه فارنهایت افزایش پیدا کند که به تبع آن سطح اقیانوسها تا ۲ فوت بالاتر خواهد آمد.
یکی از الگوهای موجود پیشگویی میکند که در سال ۲۲۰۰ میلادی طول روز زمینی به میزان ۰٫۱۲ میلیثانیه کوتاهتر خواهد شد. افزایش دما سبب گسترش اقیانوس از استوا تا دو قطب میشود. یکی از دلایل اینکه آب از دو قطب جابجا میشود گسترش اقیانوس آتلانتیک شمالی در نزدیکی قطب شمال میباشد.
گرمایش جهانی
گرمایش جهانی از پدیدههایی است که همواره در صدر نگرانیهای انسان وجود دارد. تغییرات انسانی در پوشش اقلیم، چرخه کربن، آلودگیهای خاک، آب و... باعث افزایش این نگرانیها و گرمشدن زمین و تغییرات اساسی در آب و هوا از زمان انقلاب صنعتی تاکنون شدهاست. در حدود ۵۵ میلیون سال پیش در هر یک میلیون بخش از اتمسفر هزار بخش دی اکسید کربن وجود داشته است و این میزان دی اکسید کربن به اندازهای زمین را گرم می کرده که تمامی یخهای موجود در آن ذوب شود به شکلی که سطح آب دریاها ۶۰ متر بالاتر از سطح دریاهای امروز بوده است. میزان دی اکسید کربن کنونی ۳۹۰ بخش در یک میلیون بخش از اتمسفر است که این میزان از کربن در نتیجه آلودگیهای کارخانهای، نیروگاهها و وسایل حمل و نقل تولید شده و میزان دی اکسید کربن موجود در اتمسفر را از ۲۸۰ بخش در یک میلیون بخش از اتمسفر در دوران پیش صنعتی به اندازه قابل توجهی افزایش داده است.
اگر در قرن آینده دمای زمین بین ۲ تا ۱۰ درجه افزایش پیدا کند کلان شهرهای ساحلی پرجمعیتی چون نیویورک، لندن و توکیو در زیر اقیانوسها فرو میروند و سپس مناطق حارهای و جزایر بزرگ غرق میشوند. باوجود این، سایر مناطقی که امروز خشک و غیرقابل سکونت هستند مرطوب و قابل سکونت میشوند (برای مثال قطب جنوب) و بنابراین انسان در ۳۰ هزار سال آینده به مناطق جنوبیتر زمین مهاجرت میکند.
وابستگی به خورشید
از آنجا که حیات در زمین وابسته به خورشید است، آینده کرهٔ زمین نیز به آیندهٔ خورشید وابسته خواهد بود. حدود ۵ میلیارد سال دیگر ذخایر انرژی خورشید تمام شده و خورشید به یک غول سرخ تبدیل میشود و افزایش حجم میدهد. گرمای شدید حاصل از افزایش حجم باعث آب شدن یخ مناطق قطبی و بالا آمدن آب اقیانوس میشود. سپس جو زمین شروع به تبخیر میکند و گیاهان خشک آتش میگیرند. در چنین شرایطی امکان حیات در زمین برای همیشه از بین میرود. فاصله زمین تا خورشید در آنزمان درحدود ۱.۵ برابر فاصله کنونی خواهد بود.
وابستگی آیندهٔ زمین به خورشید امری حتمی است. ۵ تا ۷ میلیارد سال بعد زمانی که همجوشی هلیومی آغاز شود، زمان نسبتاً کوتاهی حدود نیم میلیارد سال درخشندگی خورشید با نرخ ۱۰۰۰ برابر، رو به فزونی میگذارد. سطح خورشیدِ غول سرخ شده، به زمین بسیار نزدیک خواهد شد و مانند یک دیسک سرخ بزرگ، نیمی از آسمان را خواهد پوشاند. بطور همزمان خورشید مقادیر زیادی گاز به درون فضا پف خواهد کرد، و بخش زیادی از جرمش را از دست خواهد داد و درنتیجه نیروی جاذبهٔ خورشید بر زمین، کاهش خواهد یافت. ازاینرو مدار زمین وسیعتر خواهد گردید. ولی درنهایت سطح خورشید به مدار زمین خواهد رسید و زمین وارد جو سوزان خورشید خواهد شد.فرضیهٔ دیگری فرار احتمالی زمین از مدار خورشید را، پس از تبدیلشدن آن به غول سرخ بررسی میکند؛ که در این صورت پس از خاموشی خورشید، زمین به دنیایی بیجان و یخزده تبدیل خواهد شد.
خورشیدی که شکل یک ستارهٔ غول سرخ در آمده بود، پیش از مرگش لایههای خارجی خود را به درون فضا میفرستد و یک سحابی شکل میدهد، هستهٔ این غول سرخ به صورت یک کوتوله سفید مرده ولی داغ و کوچک، در میانهٔ این سحابی باقی خواهد ماند و تنها بازماندهٔ خورشید خواهد بود.
keywords : باینری،دودویی،دنیای باینری
اندیشیدن دربارهٔ آینده برای کارها و اقدامات کنونی انسان امری ضروری است. واکنش بدون اندیشیدن به آینده امکانپذیر است، اما کنش امکانپذیر نیست، چرا که عمل نیاز به پیشبینی دارد. بدین ترتیب، تصویرهای آینده (آرمانها، اهداف، مقاصد، امیدها، نگرانیها و آرزوها) پیشرانهای اقدامات فعلی ما هستند. بنابراین آینده امری است که مردم میتوانند آن را با اقدامات هدفمند خود طراحی کرده و شکل دهند. مردم برای آنکه خردمندانه عمل کنند، بایستی نسبت به پیامدهای اقدامات خود و دیگران آگاهی و شناخت کافی داشته باشند.

همچنین واکنشهای دیگران و نیروهایی را که خارج از کنترل آنهاست بررسی کنند. این پیامدها تنها در آینده خود را نشان میدهد. بدین ترتیب، افراد نه تنها میکوشند امور در حال رخ دادن را بفهمند، بلکه میکوشند اموری را که شاید رخ دهد یا بالقوه امکان رخ دادن دارد و یا در شرایط خاصی در آینده اتفاق خواهد افتاد، نیز بشناسند. افراد با بهره بردن از این شناخت حدسی موقعیت کنونی خود را تشخیص داده، کارهایشان را دنبال کرده، از بستر زمان و فضای مادی و اجتماعی میگذرند.
اهمیت آیندهپژوهی
سرعت تغییرات آنچنان سرسامآور است که دیگر نمیتوان با روشهای سنتی با آنها کنار آمد. «اگر با تغییرات همگام نشوید، زیر چرخ عظیم تغییر خرد خواهید شد». امّا آیا امکانی برای آگاهی یافتن از آینده برای ما وجود دارد؟ قطعاً در مورد آینده هیچ چیز یقینی وجود ندارد و این از اصول آغازین آیندهشناسی است. اما اصل دیگری هم وجود دارد که: انسان میتواند در سرنوشت آینده تأثیرگذار باشد. در این میانه دانشی زاده میشود که کوشش میکند با پیشبینی عوامل اثرگذار در تغییرات آینده به صورتی دوگانه، هم مهار تغییرات را در دست گیرد و هم جامعه را برای این تغییرات آماده کند. آینده پژوهی فراتر از پیشبینی است و ادعای پیشگویی هم ندارد. آیندهپژوهی هنر شکل دادن به آیندهاست، به آن شکل که آینده را میخواهیم. کسانی که این دانش را در دست دارند هماکنون هم به آینده جهان به دلخواه خواستهٔ خود، شکل میدهند. میتوان کشورها و جوامعی را دید که نتوانستند خود را با تحوّلات سازگار کنند و از این جهت از هم فروپاشیدند. آنها ذات تغییر را درست نشناختند. آیندهشناسی از این منظر دانش شناخت تغییرات است. شناخت آینده از حیاتیترین علوم مورد نیاز هر انسانی است.
پیشفرضهای آیندهپژوهی
یکی از پیش فرضهای آیندهپژوهی اذعان به وجود گزینههای متعدّد آیندهاست:
° آیندهٔ امکانپذیر: هر چیزی اعم از خوب یا بد، محتمل یا بعید، میتواند در آینده رخ دهد.
° آیندههای رخ دادنی یا محتمل: آنچه به احتمال بسیار زیاد در آینده به وقوع خواهد پیوست (مبتنی بر استمرار روندهای کنونی در آینده).
° آیندههای دلخواه: آنچه بهینه ترین و دلخواه ترین رویداد آینده به شمار میرود.
° هدف: محتمل ساختن آیندههای دلخواه یا ترجیح داده شده است. بدین منظور باید ازآنچه که میخواهیم بیافرینیم تصویری روشن و شفاف در ذهن داشته باشیم (به ویژه از ارزشهایی که میخواهیم بر جوامع آینده حاکم باشند).
° هدف: توجّه به آیندههای ممکنی است که علیرغم تردید در رخ دادنشان، تحقق برخی از آنها اثر بزرگی بر زندگی مردم میگذارد.
رویکردهای آیندهپژوهی
به حکم عقل سلیم مردم از هماکنون باید بدانند که آینده ممکن است آبستن چه پیشامدهایی باشد؛ کدام پیشامدها احتمال وقوع بیشتری دارند؛ و در میان آنها کدامیک از دلخواهینگی بیشتری برخوردار است. بر همین بنیان، سه رویکرد به مطالعهٔ آینده وجود دارد:
° آیندهپژوهی واکاوانه یا تحلیلی، که گاه آیندهپژوهی اکتشافی نیز نامیده میشود؛
° آیندهپژوهی تصویرپرداز؛ و
° آیندهپژوهی هنجاری، که گاه آیندهپژوهی مشارکتی نیز نامیده میشود.
برخی روشهای مورد استفاده در آینده پژوهی
دیده بانی آینده
دلفی
واکاوی روندها
واکاوی پیشرانها
سناریو پردازی
چشم انداز سازی
نقشه راه
پس نگری
مدلسازی
شبیه سازی
ترکیبی از روشهای بالا
دیده بانی آینده Horizon Scanning
دیده بانی در معنای عام عبارت است از زیر نظر داشتن یک زمینه خاص با هدف شناسایی چالشها و فرصتهای آتی موجود در آن زمینه.
دیده بانی افزون بر آینده، برای موضوعاتی که در مجاورت زمانی با پندارشهای (پارادایمهای) کنونی میباشند، نیز انجام میشود.
دیده بانی بویژه برای شناسایی اولیه حوزههای کلیدی جهت انجام ژرف کاوی بعدی و سناریوسازی یا تهیه نقشه راه برای آنها بسیار رویکرد سودمندی است.
دلفی Delphi
دلفی نوعی مشاوره شامل ۲ گامه (مرحله) است. گامه یکم شامل پخش پرسشنامه با هدف جستارش دیدگاههای اولیه از طیف بزرگی از کارشناسان یک حوزهٔ خاص میشود. پاسخها گردآوری و جهت نظرسنجی دوباره برای همه شرکت کنندگان در همه پرسی پس فرستاده میشود.
دیگر پرسشی که از شرکت کنندگان همه پرسی مطرح میشود، خودارزیابی آنهااز سطح صلاحیت خودبرای پاسخ به پرسشها است.
دلفی روش خوبی برای بدست آوردن یک تصویر کلی از چیزهایی است که در یک زمینه خاص از علوم در حال رخ دادن است. ارسال دوباره پرسشنامهها برای شرکت کنندگان نهایتاً باعث میشودکه نوعی اجماع نظر در مورد پیش بینی آینده آن حوزه بدست آید.
لازم به یادآوری است که این روش نیاز به وقت و هزینه زیادی دارد. زیرا ممکن است دفعات رفت و برگشت این پرسشنامهها زیاد شود. در عالم کاربرد با دستیابی به درصد خاصی از اجماع و همرایی (consensus)این چرخه را پایان میدهند.
روندکاوی Trend Analysis
روندها، الگوهای تغییر در چیزهای پراهمیت از دید مشاهده گر هستند که در طول زمان بوقوع میپیوندند.
دیده بانی روندها: نخستین گام در آینده پژوهی، کشف روندهایی است که هم اکنون در جریان هستند.
این روش در حقیقت پیش بینی آینده از روی قرائن و شواهد تاریخی است که تغییرات یک داده در گذشته نشان میدهد.
روندکاوی بویژه برای سنجش کارایی سیاستگذاریها و نمایان ساختن مشکلات در حال ایجاد، سودمندمیباشد.
کاستی عمده این روش، ساده انگاری نهفته در آن است. در عمل، پیش بینی آینده به سادگی و با تعقیب روند گذشته یک داده بندرت امکان پذیر بودهاست. این روش بیشتر برای نگاهبانب از دادههایی با تغییرات آرام همچون ”اطلاعات و آمار سرشماری“ مناسب است.
بهتر است این روش در مورد بررسی آینده موضوعاتی که نسبت به متغیرهای بیرونی، تغییرات فوری و سریع نشان میدهند (نظیر قیمت نفت) صرفاً بهعنوان یک بررسی مقدماتی بکار گرفته شود و از روشهای دیگر آینده پژوهی بهعنوان روش اصلی استفاده شود. یک دوره بحران (که طی آن تعداد گزینههای واکنش محدودتر خواهد بود) میتواند یک مرحله از روندهای تغییر باشد. با توجه به این موضوع، شناسایی هرچه زودتر یک روند میزان انعطاف پذیری سازمان در تعامل با مراحل مختلف روند تغییر را افزایش میدهد.
روشهای عمده شناسایی روندها:
شناسایی رویدادهایی که علیرغم ااحتمال ناچیز وقوع، اثر بسیار شدیدی باقی میگذارند WildCards
رصد منابع اطلاعاتی Scanning
شناسایی پیشرانها Driving Forces
تجزیه و تحلیل پیش رانها Drivers Analysis
برای شناسایی پیشرانهایی که روندهای آتی را شکل میدهند، از این روش بهرهگیری میشود. بااین روش بویژه میتوان تعامل بین پیشرانها را مورد بررسی دقیق قرار داده و بدین طریق پیشرانهایی اصلی که شکل دهنده آینده هستند، را تشخیص داد.
از این روش میتوان بهعنوان مبنایی برای تدوین سناریوها، نقشه راه یا چشم انداز استفاده کرد.
برای سنجش کارایی سیاستهای اتخاذ شده و نیز برای پیش آگهی از مشکلات در حال ایجاد، روش خوبی است.
از چالشهای پیش روی استفاده از این روش، کمی کردن ارتباط بین پیشرانهای مختلف میباشد.
سناریوپردازیScenario
سناریوها تصاویری از آیندههای محتمل هستند. این تصاویر دروناً به هم وابسته هستند.
سناریوها، از اطلاعات مربوط به احتمالات و روندهای متنوع (و بعضاً واگرا)، تصاویری باورپذیر و دروناً سازگار از آینده ایجاد میکنند.
هدف از بکارگیری سناریوها، ایجاد فضایی از ممکنات است که در آن کارایی سیاستهای اتخاذ شده در برابر چالشهای موجود آینده در بوته آزمایش قرار میگیرند. سناریوها همچنین کمک میکنند که هم چالشها و هم فرصتهای بالقوه ولی غیر منتظره شناسایی شوند.
سناریوها باکشف سیستماتیک چالشها و فرصتهای پیش رو، در خدمت تدوین استراتژیها قرارمی گیرند.
سناریوها تنها حدسیات درمورد آینده نیستند. سناریو پردازی کمک میکند تا بیندیشیم چگونه در شرایط محیطی متفاوت آینده، پیروزمندانه به هدایت امور بپردازیم.
تدوین مجموعهای از چندین سناریوی متمایز و مقید کردن ”عدم قطعیت لایتناهی“ به یک حدومرز، برنامه ریزی سیستماتیک برای انجام اقدامهای لازم در سازمان را ممکن میکند. معمولاً ۳ یا ۴ سناریو برای هرآینده پژوهی تهیه میشود.
چشم اندازسازیVisioning
چشم اندازسازی، تجسم و ایجاد تصویری غنی والبته نه چندان دقیق از آیندهاست.
چشم انداز بر خلاف سناریو که رد پا از اکنون به آینده مشهود است، بیشتر شبیه پرش به آیندهاست و لزوماً نمیتوان نحوه تدوین چشم انداز را دید. به همین دلیل اخذ تایید ذینفعان (Stakeholders) برای شروع کار صرفاً بر اساس چشم انداز، کاری مشکل است.
برای مثمر ثمر بودن، چشم انداز باید مقرون به واقعیات و به دور از خیال پردازی باشد.
نقشه راه Road map
نقشه راه، گامهایی را که باید برای نیل به یک هدف برداشت، تعیین میکند. طیف وسیعی از انواع نقشه راه وجود دارد.
به عنوان مثال یک نقشه راه مربوط به تکنولوژی معمولاً شامل ارزیابی از مقولات زیر است:
پیشگام های اجتماعی
پیشگام های علوم مختلف
تکنولوژیها و کاربردهای آنها
نقشه راه به گمانه زنی درکشف محصولات مختلف ممکن در آینده کمک میکند و در عین حال بخشهای کلیدی از علوم مختلف که برای ایجاد این محصولات لازم است، را نیز مشخص میکند.
این روش بویژه برای تعیین فهرست اقدامهای لازم که باید برای ظهور یک فناوری جدید به انجام رسانده شود، بسیار مفید است.
پس نگری Back Casting
پس نگری با تصور آینده مطلوب شروع میشود و سپس با تعیین قدمهای لازم برای افزایش شانس رسیدن به آن آینده ادامه مییابد.
این رویکرد تنها زمانی عملی است که اهداف آینده به روشنی و به دور از هر گونه ابهام تعیین شده با شند. در غیر اینصورت و در جایی که تعدادی اهداف بالقوه متناقض وجود داشته باشند بکارگیری متدولوژی سناریو ارجح است.
مدل سازی Modelling
کاربرد این روش در بررسی آینده یک سیستم و نیز جایی که درکی ازعوامل موثر بر تغییرات سیستم در طول زمان، وجود دارد، میباشد.
این روش ابزار ارزشمندی جهت بررسی یک موضوع پیچیده میباشد و در آن بررسیها بیشتر بر پایه ادراکات افراد صورت میگیرد تا شواهد. درنتیجه استفاده ازاین روش، سنجه ها(Metrics) در اختیار قرار میگیرند. این سنجهها کمک میکنند تا تأثیر نسبی گزینههای مختلف ارزیابی شود ولی در اتکا به سنجههای بدست آمده از مدلها، باید محتاط بود و محدودیتهای آنها را در نظر داشت.
نکته مهم در این روش این است که برای ساختن و کالیبره کردن مدلها، لازم است دادههای خوبی در اختیار باشد.
شبیه سازی Simulation & Gaming
در این رویکرد مثل بازیهای کامپیوتری، از متولیان موضوع خواسته میشود که خود را بهعنوان بازیگران یک سناریو فرض کنند و در مورد واکنشهای خود تصمیم بگیرند. بدین ترتیب این رویکرد روش خوبی برای سیاست گذاران است تا نحوه تأثیر سیاستهای فعلی خود را بر آینده، و میزان کارایی این سیاستها را در دراز مدت، شبیه سازی کنند.
شبیه سازی حتی میتواند در یک مدل کامپیوتری شکل گیرد. با کار کردن با این مدل کامپیوتری، امکان مشاهده تأثیرات تصمیمات بر مجموعهای پیچیده فراهم میشود.
شبیه سازی، روش خوبی برای مفاهمه با طیف وسیعی از مخاطبان در باره ماهیت پیچیده تصمیمات و سیاستها و ایجاد تصویر گستردهای از تأثیراجرای این سیاستها، میباشد.
تصویر موجود در این اسلاید، صفحه نمایش یک شبیه ساز سیلاب را نشان میدهد. این مدل به کاربران اجازه میدهد تأثیرات دراز مدت تصمیمات سرمایهگذاری را بر روی ریسک سیل مشاهده کنند.
ترکیب روشهای مختلف آینده پژوهی
بهترین کار، بهرهگیری از تعداد متنوعی از رویکردهای آینده پژوهی در یک پروژهاست. دیاگرام موجود در این اسلاید، مثالی از چگونگی بکار گیری و ارتباط رویکردهای مختلف آینده پژوهی را با یکدیگر و ترتیب طبیعی استفاده از این تکنیکها را نشان میدهد.
یک مثال ساده برای معرفی رویکردهای مختلف آینده پژوهی
تصور کنید در جایگاه مسئول ناوبری کشتی قرار دارید. هنگامی که مشغول دیده بانی افق مقابل هستید (رصد محیطی)، دو چیز نظر شما را به خود جلب میکند. «یک کوه یخ» و «یک کشتی تدارکاتی» که باید به آن بپیوندید. شما سرعتها و جهتهای محتمل کوه یخ و نیز کشتی تدارکاتی را بررسی میکنید (تجزیه و تحلیل روندها) و اطلاعات حاصله را وارد رایانه کشتی میکنید (مدل سازی). سپس مسیر حرکت را چنان ترسیم میکنید که بجای برخورد با کوه یخ به کشتی تدارکاتی بپیوندید (نقشه راه). در حین انجام تمام این فعالیتها رویای خوردن غذای مطبوع و دیدار با دوستان قدیمی پس از پیوستن به کشتی تدارکاتی را در سر میپرورانید (چشم انداز سازی). متوجه میشوید که سرعتها و جهتهای کوه یخ و کشتی تدارکاتی ممکن است تغییر کند. لذا شروع به بررسی بر روی گزینههای ممکن در خصوص این تغییرات میکنید تا این اطمینان حاصل شود که بیشترین بخت برای پیوستن به کشتی تدارکاتی وجود داشته باشد (سناریو پردازی). علیرغم تمامی این برنامه ریزیها، شما میدانید که احتمال وقوع حادثهای غیر منتظره و برخورد با کوه یخ همچنان وجود دارد. لذا از خدمه کشتی میخواهید که به تمرین تخلیه اظطراری کشتی مبادرت ورزند (Gaming). هنگامی که آنان مشغول به تمرین هستند، شما خود را در موقعیت محتملترین وضعیت کشتی تدارکاتی فرض کرده و مراحل رسیدن به این وضعیت نهایی را ترسیم میکنید. (پس نگری Back casting)
از دیدگاه آیندهپژوهان
اگر بخواهیم انسان خوبی باشیم، ناگزیر باید آیندهپژوه باشیم. از منظر آزادی انسان، تصور آیندههای گوناگون و سپس انتخاب میان آنها موضوع بسیار حائز اهمیتی است. عکس این مدعا هم درست است. برای اینکه آیندهپژوه خوبی باشیم، باید بخواهیم که انسان خوبی باشیم، و به عبارت دیگر، نگران رفاه و سعادت دیگران باشیم. در این راستا لازم است بصیرت افراد نسبت به آینده به دانشی فراتر از اینکه «آینده چه هست؟» و حتی فراتر از اینکه «چه میتواند باشد؟» مجهز شود. جان کلام، این بصیرت باید به احساسی از اینکه «آینده چه باید باشد؟» مسلح گردد.
ریچارد. ای. اسلاتر (بنیانگذار مرکز مطالعات آینده استرالیا):
در قرن بیست و یکم بایستی تفکر آیندهنگرانه رواج یافته و مورد پذیرش همگانی قرار گیرد؛ درست همانطور که تفکر دربارهٔ گذشته و حال چنین شدهاست. در غیر اینصورت مطمئناً راه دشواری را در پیش رو خواهیم داشت.
آینده زمین
آیندهٔ بیولوژیکی و زمینشناسی کره زمین را میتوان براساس تخمینی از اثرات بلندمدت بررسی کرد که شامل، شیمی در سطح زمین، میزان خنککنندهٔ داخل سیاره، فعل و انفعالات گرانشی با اشیاء دیگر در منظومه شمسی و افزایش مداوم در درخشش خورشید میباشند. عامل نامشخصی در این برونیابی نفوذ مداوم تکنولوژی توسط انسان، مانند مهندسی زمینی vاست، که باعث تغییرات قابل توجهی به این سیاره میشود. در حال حاضر انقراض و بحران هولوسن توسط تکنولوژی ایجاد شدهاست و اثرات آن میتواند تا پنج میلیون سال باقی بماند.تکنولوژی میتواند حتی باعث انقراض انسانها شود، و زمین را به تدریج با سرعتی آهسته از طریق فرایندهای طبیعی در مدتی طولانی به حالتهای اولیهاش بازگرداند.گروهی از دانشمندان پیشبینی کردهاند که میانگین دمای جهان میتواند تا سال ۲۱۰۰ میلادی به میزان ۲ تا ۱۱ درجه فارنهایت افزایش پیدا کند که به تبع آن سطح اقیانوسها تا ۲ فوت بالاتر خواهد آمد.
یکی از الگوهای موجود پیشگویی میکند که در سال ۲۲۰۰ میلادی طول روز زمینی به میزان ۰٫۱۲ میلیثانیه کوتاهتر خواهد شد. افزایش دما سبب گسترش اقیانوس از استوا تا دو قطب میشود. یکی از دلایل اینکه آب از دو قطب جابجا میشود گسترش اقیانوس آتلانتیک شمالی در نزدیکی قطب شمال میباشد.
گرمایش جهانی
گرمایش جهانی از پدیدههایی است که همواره در صدر نگرانیهای انسان وجود دارد. تغییرات انسانی در پوشش اقلیم، چرخه کربن، آلودگیهای خاک، آب و... باعث افزایش این نگرانیها و گرمشدن زمین و تغییرات اساسی در آب و هوا از زمان انقلاب صنعتی تاکنون شدهاست. در حدود ۵۵ میلیون سال پیش در هر یک میلیون بخش از اتمسفر هزار بخش دی اکسید کربن وجود داشته است و این میزان دی اکسید کربن به اندازهای زمین را گرم می کرده که تمامی یخهای موجود در آن ذوب شود به شکلی که سطح آب دریاها ۶۰ متر بالاتر از سطح دریاهای امروز بوده است. میزان دی اکسید کربن کنونی ۳۹۰ بخش در یک میلیون بخش از اتمسفر است که این میزان از کربن در نتیجه آلودگیهای کارخانهای، نیروگاهها و وسایل حمل و نقل تولید شده و میزان دی اکسید کربن موجود در اتمسفر را از ۲۸۰ بخش در یک میلیون بخش از اتمسفر در دوران پیش صنعتی به اندازه قابل توجهی افزایش داده است.
اگر در قرن آینده دمای زمین بین ۲ تا ۱۰ درجه افزایش پیدا کند کلان شهرهای ساحلی پرجمعیتی چون نیویورک، لندن و توکیو در زیر اقیانوسها فرو میروند و سپس مناطق حارهای و جزایر بزرگ غرق میشوند. باوجود این، سایر مناطقی که امروز خشک و غیرقابل سکونت هستند مرطوب و قابل سکونت میشوند (برای مثال قطب جنوب) و بنابراین انسان در ۳۰ هزار سال آینده به مناطق جنوبیتر زمین مهاجرت میکند.
وابستگی به خورشید
از آنجا که حیات در زمین وابسته به خورشید است، آینده کرهٔ زمین نیز به آیندهٔ خورشید وابسته خواهد بود. حدود ۵ میلیارد سال دیگر ذخایر انرژی خورشید تمام شده و خورشید به یک غول سرخ تبدیل میشود و افزایش حجم میدهد. گرمای شدید حاصل از افزایش حجم باعث آب شدن یخ مناطق قطبی و بالا آمدن آب اقیانوس میشود. سپس جو زمین شروع به تبخیر میکند و گیاهان خشک آتش میگیرند. در چنین شرایطی امکان حیات در زمین برای همیشه از بین میرود. فاصله زمین تا خورشید در آنزمان درحدود ۱.۵ برابر فاصله کنونی خواهد بود.
وابستگی آیندهٔ زمین به خورشید امری حتمی است. ۵ تا ۷ میلیارد سال بعد زمانی که همجوشی هلیومی آغاز شود، زمان نسبتاً کوتاهی حدود نیم میلیارد سال درخشندگی خورشید با نرخ ۱۰۰۰ برابر، رو به فزونی میگذارد. سطح خورشیدِ غول سرخ شده، به زمین بسیار نزدیک خواهد شد و مانند یک دیسک سرخ بزرگ، نیمی از آسمان را خواهد پوشاند. بطور همزمان خورشید مقادیر زیادی گاز به درون فضا پف خواهد کرد، و بخش زیادی از جرمش را از دست خواهد داد و درنتیجه نیروی جاذبهٔ خورشید بر زمین، کاهش خواهد یافت. ازاینرو مدار زمین وسیعتر خواهد گردید. ولی درنهایت سطح خورشید به مدار زمین خواهد رسید و زمین وارد جو سوزان خورشید خواهد شد.فرضیهٔ دیگری فرار احتمالی زمین از مدار خورشید را، پس از تبدیلشدن آن به غول سرخ بررسی میکند؛ که در این صورت پس از خاموشی خورشید، زمین به دنیایی بیجان و یخزده تبدیل خواهد شد.
خورشیدی که شکل یک ستارهٔ غول سرخ در آمده بود، پیش از مرگش لایههای خارجی خود را به درون فضا میفرستد و یک سحابی شکل میدهد، هستهٔ این غول سرخ به صورت یک کوتوله سفید مرده ولی داغ و کوچک، در میانهٔ این سحابی باقی خواهد ماند و تنها بازماندهٔ خورشید خواهد بود.
keywords : باینری،دودویی،دنیای باینری